پس از رگبار
در میان سرخگلهای خیس
پرنده بالوپر میکوبد در حمامش
جک کرواک
برگردان از علیرضا آبیز
1+
یک دیدگاه
اسمان وقت صبح خورشید را مهمان کرد دل من وقت صبح بوی گل را حس کرد گل ها را افتاب وا می کند شادی را مهمان دل ها می کند وقتی که جا می گیرد مثل یه قلب به اسمون جون میده مثل یه قلب اسمان را روشن و نورانی کرده دلش را ستاره بارون و طلایی کرده اسمون ابی ما ابی وابی تر می شه وقت غروب خورشید خانم اسمون رو ترک می کنه با مردمون روی زمین قهر می کنه وقت صبح اشتی کنون میاد توی دل اسمون اسمون خوشحال می شه خورشید نورش را به ما میده
اسمان وقت صبح خورشید را مهمان کرد دل من وقت صبح بوی گل را حس کرد گل ها را افتاب وا می کند شادی را مهمان دل ها می کند وقتی که جا می گیرد مثل یه قلب به اسمون جون میده مثل یه قلب اسمان را روشن و نورانی کرده دلش را ستاره بارون و طلایی کرده اسمون ابی ما ابی وابی تر می شه وقت غروب خورشید خانم اسمون رو ترک می کنه با مردمون روی زمین قهر می کنه وقت صبح اشتی کنون میاد توی دل اسمون اسمون خوشحال می شه خورشید نورش را به ما میده