فروغ بامدادی از آلاله میپرسد:
«از اینکه مرا میبوسی خیلی به خود میبالی؟»
رابیندرانات تاگور
برگردان از ع. پاشایی
گورها در مه
لانه هایی خالی. پرستوها
در جنوب می چرخند.
ایما فون بود مهرزهوف
برگردان از علی عبداللهی
فرقی نمی کند
گل ها هم مثل گوسفندان
قربانی عزا و عروسی اند…
مجید رفعتی
تداعی
خوابیده ام روی فرش دستباف
گوش چسبانیده ام به گل ها و بوته ها
صدای گوسفندان ایل می آید
از پشت کامیون اتحادیه ی قصابان!
اکبر اکسیر
حشرات، بر یکی شاخه ی شناور،
در بستر رود پایین می روند
هم چنان آوازخوان.
ایسّا
برگردان از احمد شاملو و ع. پاشایی
من در عالم نباتی هستم
و کمی به عالم حیوانی
نزدیک شدهام
و تصادفا به زبان آدمها
حرف میزنم.
بیژن جلالی
گربههایم خیلی زود
از دست میروند
مثل عشقهایم
و فقط غمی از آنها
برایم باقی میماند.
بیژن جلالی
ای سبزهی کوچک
گامهای تو کوتاهست
اما زمین را زیر پایت داری.
رابیندرانات تاگور
برگردان از ع. پاشایی
ـ «ای ماه، چشمبهراه کیستی؟»
ـ «چشمبهراه خورشید
که به او درود بفرستم
و راهش را باز کنم.»
رابیندرانات تاگور
برگردان از ع. پاشایی
چرا نگویم
که گنجشکها
مثل قطرههای باران
از بالا میآمدند
و روی زمین
مینشستند.
بیژن جلالی