به پرواز بود
از درخت گیلاس تا سقف کاهدان سرخ
ابری از گنجشکان.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
به پرواز بود
از درخت گیلاس تا سقف کاهدان سرخ
ابری از گنجشکان.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
ابرها لبخند می زنند
به بادبادک زرد تنهایی که زیر پایشان
به پرواز است.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
در سپیده دمان زمستان،
فرار می کند از درز دری که باز می شود
موش صحرایی تندپا.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
مه پاییزی خیره می شود
بر گربه ای در آستانه ی در و آنگاه دزدانه،
به درون می خزد.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
برایم نامه ای بنویسید
از آنجا که آلو بُن ها شکوفه کرده اند
ای غازهای زائر!
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
دوان دوان به هر سوی
می چرخد بر رود زمستانی
یک کفش کوچولوی قرمز.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
از آستانه ی در که می گذری،
سگ پیر و رنجوری یک بار عوعو می کند،
و دوباره به خواب فرو می رود.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
زیر شعله ی آفتاب
شن از کویر برخاست و با باد
گریخت.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
بانگ سر می دهند
پایان آفتاب بلند تابستان را،
غازهای وحشی مهاجر.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط
گاو مشوشی
نگاه می کند از درون کامیون حمل گله
به خیابان های بهاری.
ریچارد رایت
برگردان از احمد محیط